ینی تا این حد
شماها یادتون نمیاد...
یه روزی در این حد مونگول بودیم که میرفتیم
مقنعه معلممونا یواشکی از پشت سر میزدیم بالا
وقتی موهاشو میدیدیم ذوق مرگ میشدیم!!!!
یه همچین اسکلایی بودیم ما
خخخخخخخخ
=)))
نظرات شما عزیزان:
این که چیزی نیست مامغنه اش در میاوردیم اره؟یه همچین شجاعتی ما داریم...البنه بنده هیچ وقت از این غلطا نکردم..چون حوصله اخراج شدن نداشتم هههههه.وبت باحال.
ممنون=))
ممنون=))
ما هم ازین کارا میکردیم ما خیلی دوس داشتیم بدونیم اسم کوچیکش چیه دفتر معلم و یواشکی برمیداشتیم اسمش رو میخوندیم و به همه میگفتیم یا وقتی بچش رو میاورد مدرسه مخ بچش رو کار میگرفتیم که اسم مامانش رو بگه اونم یه وقتایی خر میشد
حدیث:خخخ عجب !! =))
حدیث:خخخ عجب !! =))
mahdi
ساعت17:10---18 شهريور 1392
به به اینم ی پست ضد دختر!!!!
خدا شفاتون بده!خخخخخ
و همچنین خخخخخ
خدا شفاتون بده!خخخخخ
و همچنین خخخخخ